چند کلمه کلیدی را باید هدف قرار دهید؟

این پست به موضوعی می پردازد که چند سال پیش در سخنرانی خود در MozCon در مورد آن بحث کردم: من معتقدم که زمان زیادی که صرف تحقیق در مورد کلمات کلیدی می شود اساساً تلف می شود.

اشتباه نکنید، البته تحقیق در مورد کلمات کلیدی مهم است. SEO و کسب و کارها از تحقیقات کلمات کلیدی استفاده می کنند تا تعیین کنند کدام بخش از کسب و کار خود را اولویت بندی کنند، نتایج فعالیت های خود را پیش بینی کنند، فرصت های بالقوه برای گسترش را ارزیابی کنند، و البته برای نوشتن تگ های عنوان، کپی رایترهای کوتاه نویسی یا شرکت در فعالیت های تاکتیکی دیگر. نکته این است که اگر برای این سطح از بینش استراتژیک به یک مشاور غیر سئو – شاید یک مشاور مدیریت – پول بپردازید، هزینه زیادی خواهید پرداخت و بسیار با دقت گوش خواهید داد.

با این حال، در کار سئو، تحقیق کلمات کلیدی کاری است که به احتمال زیاد به جوان ترین عضو تیم واگذار می شود. کار سخت محسوب می شود. خسته کننده، کسل کننده، تکراری، آسان است – این چیزی است که ما فکر می کنیم. من این را می دانم زیرا این فرض (اشتباه) را بارها به عنوان یک کارشناس ارشد SEO مطرح کردم و در اوایل کارم درگیر این “کار سخت” بودم.

من فکر می‌کنم سه راه اصلی وجود دارد که ما آنچه را که باید بخشی از تفکر استراتژیک باشد به کسل‌کننده تبدیل کنیم. من آنها را در زیر پوشش خواهم داد، و همچنین به جای آن روی چه چیزی تمرکز کنیم.